ازدواج اجباری
پارت ۳۲
ویو ا.ت
جونگ کوک:یکی باید اینجا تنبیه بشه
و اومد و شروع کرد کیس فرانسوی(بوسه های طولانی خودمم چندانی نمیدونم چیه)و همین طور پایین تر و سی&&&&نه هام رو به بازی گرفته بود و منم نا&&&له میکردم که کار اصلی رو شروع کرد و بعد از چند مین تو خالی کرد و رفتیم حموم و وقتی از حموم اومدیم بیرون لباسمو پوشیدم و راه رفتن برام سخت شده بود درد داشتم و نمیتونستم پاهام رو روی هم بزارم(اینا تو حموم هم یه راند خیلی خشن رو داشتن برا همینه یا خدا من بچه ی خوبیم ببین کارم به چی کشیده توبه📿📿📿تسبیح اضافه دارم برای شما خانوما بفرمایید__📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿__)که اون جئون پرو(گوه نخور بی تربیت عه)بازم اومد و گفت
جونگ کوک:نظرت راجب یه راند دیگه و کاشتن یه جئون کوچولوعه دیگه چیه؟__😈😈__
ا.ت:اهه جونگ کوک من نمیتونم روی پام وایستم اگه یه بار دیگه انجام بدم مطمئنم فلج میشم
جونگ کوک:خب بشو هرکسی پرسید میگم دست گذاش..
ا.ت:اههه بس کن گوه خوردم قبوله
جونگ کوک:نه
ا.ت:اوف
رفتم رو تخت خوابیدم که جونگ کوک هم اومد و شروع کرد به تکون دادن دستش روی بدنم منم درد داشتم پاهامو از هم باز کرده بودم که گفت
جونگ کوک:انگاری هنوزم درد داری
ا.ت:اره(بغض کرده بچم)
جونگ کوک:اخه خوشگلم چند بار بهت گفتم نباید جلو من ناراحت بشی چون خیلی کیوت میشی و دلم میخواد بچلونمت
و ا.ت رو بغل کرد و خوابیدن(هیی منم میخوام جیمینیییییی کجاییی با منو بغل کن راستی تو کیو میخوای به جیمین بگم برات بیاره؟)وقتی که بیدار شدم تو بغل جونگ کوک بودم و محکم بغلش کردم ولی نه غیر ممکنه من عاشقش شدم بلاخره
ده تا لایک
ویو ا.ت
جونگ کوک:یکی باید اینجا تنبیه بشه
و اومد و شروع کرد کیس فرانسوی(بوسه های طولانی خودمم چندانی نمیدونم چیه)و همین طور پایین تر و سی&&&&نه هام رو به بازی گرفته بود و منم نا&&&له میکردم که کار اصلی رو شروع کرد و بعد از چند مین تو خالی کرد و رفتیم حموم و وقتی از حموم اومدیم بیرون لباسمو پوشیدم و راه رفتن برام سخت شده بود درد داشتم و نمیتونستم پاهام رو روی هم بزارم(اینا تو حموم هم یه راند خیلی خشن رو داشتن برا همینه یا خدا من بچه ی خوبیم ببین کارم به چی کشیده توبه📿📿📿تسبیح اضافه دارم برای شما خانوما بفرمایید__📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿__)که اون جئون پرو(گوه نخور بی تربیت عه)بازم اومد و گفت
جونگ کوک:نظرت راجب یه راند دیگه و کاشتن یه جئون کوچولوعه دیگه چیه؟__😈😈__
ا.ت:اهه جونگ کوک من نمیتونم روی پام وایستم اگه یه بار دیگه انجام بدم مطمئنم فلج میشم
جونگ کوک:خب بشو هرکسی پرسید میگم دست گذاش..
ا.ت:اههه بس کن گوه خوردم قبوله
جونگ کوک:نه
ا.ت:اوف
رفتم رو تخت خوابیدم که جونگ کوک هم اومد و شروع کرد به تکون دادن دستش روی بدنم منم درد داشتم پاهامو از هم باز کرده بودم که گفت
جونگ کوک:انگاری هنوزم درد داری
ا.ت:اره(بغض کرده بچم)
جونگ کوک:اخه خوشگلم چند بار بهت گفتم نباید جلو من ناراحت بشی چون خیلی کیوت میشی و دلم میخواد بچلونمت
و ا.ت رو بغل کرد و خوابیدن(هیی منم میخوام جیمینیییییی کجاییی با منو بغل کن راستی تو کیو میخوای به جیمین بگم برات بیاره؟)وقتی که بیدار شدم تو بغل جونگ کوک بودم و محکم بغلش کردم ولی نه غیر ممکنه من عاشقش شدم بلاخره
ده تا لایک
- ۴.۴k
- ۳۱ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط